استفاده از پرسونا (كلمهاي لاتين به معناي نقاب) را از نخستين سالهاي كودكي ميآموزيم زيرا پرسوناها از ما در مقابل درد و رنج محافظت ميكنند و كمك ميكنند در ميان افراد خانواده و اطرافيان به رسميت شناخته شويم و متمايز باشيم. اين عادي و طبيعي است كه رفته رفته كه بزرگتر ميشويم تعداد پرسوناها بيشتر و بيشتر شوند چرا كه استفاده از آنها در روابط اجتنابناپذير است. اما مهم است كه متوجه تفاوت نقابها با آن كسي كه در اعماق وجودمان هستيم باشيم.
اگر يكي از نقابهايمان آنقدر زمخت و قوي و غيرقابلنفوذ است كه در واقع «تو» يي بسيار حساس، كمرو، آسيبپذير و خجالتي را پنهان ميكند، آنوقت شكافي ميان هستهي دروني و نقاب ما وجود دارد. شكافها در روابط مشكل ايجاد ميكنند، زيرا پايه و اساس روابط، دوست داشتن و دوست داشته شدن ِ آن كسي است كه در اعماق وجودمان هستيم.
به روابطمان نگاه كنيم و توجه كنيم كه چقدر شكاف ميان آنچه نمايش بيروني ماست و آنچه در درون هستيم وجود دارد.
مهناز خادمپور
۱ نظر:
آنچه در ديگران ميبينيد بيشتر به آن كسي كه هستيد مربوط مي شود.تا به آني كه ديگران هستند. (اپيكتتوس)
و
زشتی و زیبایی در نگاه شماست و نه چیزی که به ان می نگرید
و
در برابر خوبی ها و بدی های ما هیچکس قرار ندارد جز خودمان
پس
بهتر است بشناسیم خویش را و بشناسیم انچه که این خویش را فرا گرافته در ارتباطی فراتر از خویشتن
***
کار جهان بدست توست
عقل بدست کس مده
اصل تویی ، خویش شناس
آب به خار و خس مده
*
*
و به این ترتیب
دیگر تیری شلیک نخواهی کرد
چرا که
آن گلوله تا تو را نیابد آرام نخواهد گرفت
ارسال یک نظر