Four Steps
جمعه، تیر ۱۸، ۱۳۸۹
بدون عنوان
با کلمات به دور خودم پیله میتنم
با جملات
با صفحههایی که پر میشوند
و خوب میدانم
روزِ گشودن و پرواز
آن را همچون رختی کهنه و سنگین
جا خواهم گذاشت
ترکت خواهم گفت
واژه... ای زندانِ عزیز
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
My heart is full of many things.. There are moments when I feel that speech is nothing after all...
(Ludwig van Beethoven)
بايگانی وبلاگ
▼
2010
(3)
▼
ژوئیهٔ
(1)
بدون عنوان
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2009
(7)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئن
(2)
◄
2008
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2007
(6)
◄
نوامبر
(3)
◄
اکتبر
(2)
◄
مهٔ
(1)
◄
2006
(34)
◄
اکتبر
(3)
◄
سپتامبر
(6)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
مهٔ
(5)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(4)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(8)
◄
2005
(55)
◄
دسامبر
(14)
◄
نوامبر
(8)
◄
اکتبر
(11)
◄
سپتامبر
(22)
درباره من
المیرا
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر