تو رم مي ذارم اينجا كه اينقد باهات حرف مي زنم اينجا هم بشيني دوست داشته باشي. اينقدر من با اين پسر من حرف زده م كه آخرش هيچ بعيد نيست يه روز صبح كه از خواب پا مي شم ببينم بالاي سرم نشسته زبون باز كرده مي خنده و مي گه هي بلند شو! صبونه حاضره!
از كجا معلوم شايد شبا وقتي كه خوابم تو نشستي بالاي سر من و باهام حرف مي زني و منتظري ببيني من كي جون مي گيرم زبون تو رو مي فهمم و باهات حرف مي زنم...
تو خسته نشو خب؟
منم كه خسته نيستم.