Four Steps
سهشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۴
بدون عنوان
مرسي خرگوش!
امضا: لاك پشت
۱ نظر:
ناشناس گفت...
نمی دانم اما میدانم ....جاده فریاد میزند از دور صدای گامهای تو را .
۷/۰۶/۱۳۸۴ ۸:۴۸ قبلازظهر
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
My heart is full of many things.. There are moments when I feel that speech is nothing after all...
(Ludwig van Beethoven)
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(3)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2009
(7)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئن
(2)
◄
2008
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2007
(6)
◄
نوامبر
(3)
◄
اکتبر
(2)
◄
مهٔ
(1)
◄
2006
(34)
◄
اکتبر
(3)
◄
سپتامبر
(6)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
مهٔ
(5)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(4)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(8)
▼
2005
(55)
◄
دسامبر
(14)
◄
نوامبر
(8)
◄
اکتبر
(11)
▼
سپتامبر
(22)
كه دوست داشته باشي
خدا مي داند
دايره تويي
خنده
شمعي بيافروز
رديف كنم بره
بدون عنوان
بار مرا برگرفته بودي، دريا...
عطر ارديبهشت
رویا
هنرمند
رصد
کاف شین ف
بند و رهایی
به تو
سخن رانی
نیمه ی پنهان
جای تو خالی ست
تهی
انسان مه الود کجایی؟
پس کی؟
سلام
درباره من
المیرا
مشاهده نمایه کامل من
۱ نظر:
نمی دانم اما میدانم ....جاده فریاد میزند از دور صدای گامهای تو را .
ارسال یک نظر